سازمان بسیج مستضعفین


سازمان بَسیج مستضعفین که با نام نیروی مقاومت بسیج هم شناخته می‌شود در ۵ آذر ۱۳۵۸ به فرمان روح الله خمینی تشکیل شد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ۱۳۵۹ قانوناً رسمیت پیدا کرد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعلق گرفت. به اعضای این سازمان بسیجی می‌گویند و طبق ماده ۱۳ قانون مقررات استخدامی سپاه، بسیجی به فردی اطلاق می‌شود که داوطلبانه جهت تحقق ارتش ۲۰ میلیونی تحت پوشش سپاه در می‌آید. به موجب همین مادهٔ قانونی بسیجیان به سه دسته «بسیج عادی»، «بسیج فعال» و «بسیج ویژه» یا «پاسداران افتخاری» تقسیم می‌شوند.[۱] در جنگ ایران و عراق از بسیجیان بیشتر برای ارسال به صورت داوطلبانه و سازماندهی شده به جبهه‌ها استفاده می‌شد.


تشکیل

بسیج مستضعفین با فرمان آیت‌الله خمینی در ۵ آذر ۱۳۵۸ تشکیل شد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ۱۳۵۹ به صورت قانونی رسمیت پیدا کرد ابتدا مدتی مجد و پس از آن سالک فرمانده بسیج بودند. محمدعلی رحمانی از سال ۱۳۶۲ مسئولیت آن را بر عهده گرفت او تا پایان جنگ هشت ساله عراق علیه ایران در این سمت فعالیت می‌کرد وی توانست با روشی نوین نیروهایی را از پیر و جوان از نقاط دور افتاده و روستاها تا ادارات و دانشگاهها و دانش آموزان و روحانیون را سازماندهی نموده و با افزایش پایگاه‌های مقاومت از ۷۰۰۰ به ۲۱۵۰۰ پایگاه نیرویی بزرگ را بوجود آورد تا در جهت اجرای فرمان خمینی به عنوان ارتش بیست میلیونی به جبهه اعزام نمایند که اعزام یکصد هزار نفری سپاه محمد حاصل این سازماندهی بود. رحمانی معتقد بود که بسیج باید به صورت یک نیروی مردمی و فراگیر باقی بماند وی تا سال ۱۳۷۰ در بسیج مستضعفین بود. پس از درگذشت خمینی فشار سپاه برای تبدیل بسیج مستضعفین به نیروی مقاومت بسیج افزایش پیدا کرد و در نهایت با خروج رحمانی از بسیج و تغییر ساختار نیروی مقاومت بسیج تشکیل شد و افشار به عنوان اولین فرمانده نیروی مقاومت بسیج منصوب گردید.

ساختار تشکیلاتی

نیروهای بسیج ایران از بدو تأسیس تا پایان مسئولیت سردار سید یحیی صفوی رسماً زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده‌اند. با تغییر فرماندهی سپاه و با روی کار آمدن سردار محمدعلی جعفری مسئولیت فرماندهی بسیج برای اولین بار به فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واگذار گردید، و حسین تائب در تیرماه ۱۳۷۸ به فرماندهی بسیج منصوب شد اما پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران فرماندهی بسیج به سردار محمدرضا نقدی سپرده شد.
عزیز جعفری با دسته‌بندی تهدیدات علیه جمهوری اسلامی به تهدید نرم، تهدید نیمه‌سخت (شورش‌های مردمی بدون سلاح گرم[۲]، تهدیدهای اقتصادی-سیاسی داخلی و خارجی[۳]) و تهدید سخت (شورش‌های مسلحانه، جنگ داخلی و جنگ خارجی) وظیفه مبارزه با تهدید نرم را به بسیج غیرنظامی، نیمه‌سخت را به بسیج نظامی و سخت را به نیروی زمینی سپاه و بسیج نظامی محول می‌کند.[۴]

تشکل‌ها

بسیج دانش آموزی
بسیج دانشجویی
بسیج جامعه پزشکی
بسیج جامعه مهندسین
بسیج اساتید
بسیج خواهران
بسیج ادارات
بودجه


براساس قانون برنامه چهارم توسعه بایستی هر سال ۴۰۰ میلیارد تومان برای بسیج در نظر گرفته شود که در سال اول برنامه یعنی سال ۱۳۸۴، ۱۷۳ میلیارد تومان و در سال ۸۵ نیز مجدداً ۱۷۳ میلیارد تومان در نظر گرفته شده‌است.[۵] بگفته فرمانده بسیج و نشریه «صبح صادق» ارگان دفتر سیاسی سپاه بودجه این نهاد در سال ۱۳۸۷ ۲۰۰٪ افزایش پیدا کرده و بصورت جداگانه از این بودجه، ۵۰ میلیارد تومان نیز برای کمک به بسیجیان بیکار در نظر گرفته شده‌است.[۶] در سال ۱۳۸۸ هم بر اساس اعلام نشریه برنامه ارگان معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری، بودجه بسیج ۴۵ میلیارد و ۲۳۸ میلیون تومان افزایش یافت.[۷]

در سال ۱۳۸۳ به منظور تامین منابع مالی و ارزی و رفع سریع مشکلات درمانی و خدماتی توانبخشی جانبازان و ایثارگران انقلاب اسلامی و تهیه تجهیزات و امکانات مورد نیاز گردان‌های عاشورا و الزهرای بسیج معادل ۳۵۰ میلیون دلار از محل حساب ذخیره ارزی به بسیج اختصاص یافت.[۸]

اهداف

اهداف بسیج مستضعفین به نقل از وبگاه آن به شرح زیر است:
تحقق فرمایش روح الله خمینی مبنی بر تشکیل هسته‌های حزب الله
ایجاد توانایی‌ها و آمادگی‌های لازم دفاعی در آحاد مردم در دفاع از کشور
ایجاد توانایی‌های لازم رزمی در نیروهایی که توانایی شرکت در عملیات‌های کلاسیک و بزرگ را دارند
ایجاد توانایی‌های لازم در آحاد مردم بمنظور کمک به هنگام بروز بلایا و حوادث غیر پیشبینی
کمک به دولت در امر سازندگی

نیروی انسانی

بسیج در سراسر کشور ۱۱ میلیون نیروی داوطلب دارد. براساس تحقیق «مرکز استراتژی و تحقیقات بین‌الملل» در واشنگتن بسیج ۹۰۰ هزار نیروی فعال و ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره دارد. به اعضای بسیج که درسطح مدارس راهنمایی ایران تحصیل می‌کنند پویندگان و به اعضای در سطح دبیرستان پیشگامان گفته می‌شود.[۹] عضویت‌های بسیج به گروه‌های زیر تقسیم می‌گردد:
بسیجی عادی: عموم اقشار معتقد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هستند که پس از گذراندن دوره آموزش عمومی به عضویت بسیج درآمده و سازماندهی می‌گردند.
بسیجی فعال: آن دسته از بسیجیان عادی داوطلب هستند که واجد شرایط لازم بوده و پس از گذراندن دوره‌های آموزشی سازمان دهی شده و با سپاه همکاری می‌کنند.
بسیجیان ویژه: این گروه که به پاسدار افتخاری هم شناخته می‌شوند افرادی هستند که صلاحیت‌های یک پاسدار را دارا می‌باشند و پس از گذراندن آموزش‌های لازم در این زمینه سازماندهی می‌گردند.


آخرین پیام حضرت روح‌الله در سالگرد تشکیل بسیج


از خدا می‌خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی طی پیامی در دوم آذرماه 1367 آخرین پیام خود را در سالگرد تاسیس بسیج صادر و طی آن علاوه بر تدبیر تشکیل بسیج دانشجو و طلبه، وجوه دیگری از چهره تابناک این نهاد مقدس را تبیین فرمودند.

متن آخرین پیام حضرت امام خمینی(ره) در سالگرد تاسیس بسیج به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران، یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد.
در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصا جنگ، بودند نهادها و گروه‌های فراوانی که با ایثار و خلوص و فداکاری و شهادت‌طلبی، کشور و انقلاب را بیمه کردند. ولی حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود.

بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوات یقین حدیث عشق می‌دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سر داده‌اند.

بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت‌یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌اند.
من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‌ام.
من مجددا به همه ملت بزرگوار ایران و مسؤولین عرض می‌کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده‌اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند. لحظه‌ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت آمریکا و شوروی کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی -صلی الله علیه و آله و سلم- موج می‌زند.
باید برای شکستن امواج طوفان‌ها و فتنه‌ها و جلوگیری از سیل آفت‌ها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتی که در خط اسلام ناب محمدی -صلی الله علیه و آله و سلم- و مخالف با استکبار و پول‌پرستی و تحجرگرایی و مقدس‌نمایی است، باید همه افرادش بسیجی باشند و فنون نظامی و دفاعی لازم را بدانند چرا که در هنگامه خطر، ملتی سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگی لازم رزمی را داشته باشد.
خلاصه کلام، اگر بر کشوری ندای دلنشین تفکر بسیجی طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم.
بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل‌ها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند، فرزندان بسیجی‌ام در این مراکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر "نه شرقی و نه غربی " باشند.
امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی آمریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام می‌پذیرد.
و مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چارچوب های اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند.
باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است. چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هسته‌های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می‌توان اسلام را فاتح جهان نمود.
شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است. انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاری‌های شماست. مسؤولین تنها با پشتوانه شماست که می‌توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروی می‌شود به زندگی مسالمت‌آمیز توأم با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه‌ها موجب می‌شود که ریشه ضد انقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.
من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می‌بوسم و می‌دانم که اگر مسؤولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت.
بار دیگر تأکید می‌کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصا از فرماندهان عزیز آن تشکر می‌کنم و از دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود.
خداوند شهدای عزیز و گمنام بسیج را به نعمت همجواری اهل بیت -علیهم السلام- متنعم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالم به اوطانشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمی که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا هستند، بیفزاید.
والسلام علیکم و رحمه‌الله
دوم آذرماه سال 1367
روح‌الله الموسوی الخمینی


جهاد و شهادت


فصل بزرگ حرکت بسیجی 1

اشاره: مقام معظم رهبری درباره‏ی تفکر و حرکت بسیجی و هدف دشمنان اسلام برای از بین بردن عزت مسلمین فرموده ‏اند:

«افرادی به نیابت از دشمنان عزت این ملت سعی کردند جهاد را بدنام کنند. الان می‏دانید در کشورهایی از منطقه‏ی ما، سعی امریکایی‏ها بر این است که آیات جهاد را از کتاب‏های درسی بیرون بیاورند؛ اصرار کردند که باید این کار را بکنید؛ بعضی از دولت‏های ضعیف و زبون هم این را قبول کردند. می‏خواهند جهاد را از آیات قرآن و تعالیم دینی خارج کنند؛ چون ضامن عزت ملت‏های اسلامی و امت اسلامی و بزرگ‏ترین سنگر و حصن حصین مقاومت، جهاد فی‏سبیل‏اللَّه است. شهادت را به عنوان یک عمل ساده‏لوحانه معرفی کردند، که خود برترین ارزش‏هایی است که جهاد به دنبال دارد. جهاد وقتی می‏تواند اثر خودش را به‏طور کامل نشان دهد که با دل نهادن به شهادت همراه باشد. جهاد و شهادت، دو فصل بزرگ حرکت بسیجی است»1.

از آنجا که دو فصل بزرگ حرکت بسیجی توسط معظم‏له مشخص شده است ضروری است تا این دو موضوع در حد بضاعت تشریح و تبیین گردد. در این راه سعی نموده‏ایم تا این تبیین نیز با بهره‏گیری از بیانات حضرت امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب انجام شود. آنچه در پی می‏اید تلاشی است برای این امر مهم که طی چند شماره از محضرتان خواهد گذشت.

جهاد چیست؟

فرق قتال و جهاد

در قرآن کریم گاهی بحث از قتال شده است مانند ایه واجب شدن نبرد با مشرکین که می‏فرماید «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتال»2 و گاهی بحث جهاد مطرح گردیده است: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»3. واژه «قتال» فقط به معنای مقابله نظامی و درگیری با دشمن است4 ولی واژه «جهاد» به معنای هرگونه کوشش در راه خدا و تلاش برای انجام نیکی‏ها است و قتال شعبه‏ای از جهاد است5 خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‏فرماید: «و جاهدهم به جهاداً کبیرا6 به وسیله قرآن با آن‏ها جهاد کن» بدون شک منظور از جهاد در این مورد جهاد فکری و فرهنگی و تبلیغاتی است، نه جهاد مسلحانه چرا که این سوره مکی است و می‏دانیم که دستور جهاد مسلحانه(قتال) در مکه نازل نشده است7.

دو رکن جهاد

مقام معظم رهبری در تشریح این موضوع فرموده‏اند: «معیار جهاد شمشیر و میدان جنگ نیست. معیار جهاد همان چیزی است که امروز در زبان فارسی ما در کلمه‏ی مبارزه وجود دارد. فلانی آدم مبارزی است. فلانی آدم مبارزی نیست. نویسنده‏ی مبارز، نویسنده‏ی غیر مبارز. عالم مبارز، عالم غیر مبارز. دانشجوی مبارز و طلبه‏ی مبارز، دانشجوی غیر‏مبارز و طلبه‏ی غیر‏مبارز. جامعه‏ی مبارز و جامعه‏ی غیرمبارز. پس جهاد یعنی مبارزه.

در مبارزه دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جد و جهد و تحرکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوی خانه که نمی‏تواند مبارزه کند، در مبارزه باید جد و جهدی وجود داشته باشد... دوم اینکه در مقابلش دشمنی باشد.

مبارزه در آنجا که دشمن نیست معنا ندارد. پس جهاد متقوم بر این دو رکن است... اگر کسی علیه دوست جد و جهد کند این جهاد نیست بلکه فتنه و اخلال است. اگر کسی در مقابل دولت حق در مقابل صلاح و نظام حق جد و جهد و تلاش کند این فتنه و محاربه است، جهاد نیست. حالا این جد و جهدی که انجام می‏گیرد به هر شکلی باشد چه به شکل نوشتن، گفتن، کتاب و چه به شکل شب‏نامه، شایعه‏پراکنی، نق‏زدن و منفی‏بافی همه‏اش فتنه‏گری و اغواگری و بعضی از اشکالش محاربه است. اگر همه‏ی این‏ها در مقابل دشمن خدا و دشمن علی لسان‏الله و لسان رسوله و اولیائه علیهم‏السلام باشد می‏شود جهاد فی‏سبیل‏الله. پیغمبر(ص) به این‏گونه جهاد دعوت می‏کند. پس تنبلی و نشستن و بیکارگی و بی‏اهتمامی از امت پیغمبر خواسته نیست. جهاد دایم».8

جهاد یعنی مبارزه

معظم‏له در بیانی دیگر فرموده‏اند: «جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی جنگ و ستیزه‏گری معنای مبارزه را نمی‏دهد. می‏گویی من دارم مبارزه می‏کنم: مبارزه‏ی علمی می‏کنم، مبارزه‏ی اجتماعی می‏کنم، مبارزه‏ی سیاسی می‏کنم، مبارزه‏ی مسلحانه می‏کنم، همه‏ی این‏ها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد مبارزه وجود ندارد. در جاده‏ی آسفالته انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پر از بنزین سفر کند این را مبارزه نمی‏گویند. مبارزه آن‏جایی است که انسان با مانعی برخورد کند که این مانع در جبهه‏های انسانی‏ می‏شود دشمن و در جبهه‏های طبیعی می‏شود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آن‏ها را از میان بردارد این می‏شود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست یعنی مبارزه. جهاد در قرآن و حدیث هم به همین معناست. همه جا به معنای جنگ مسلحانه نیست. البته یک جا با جنگ مسلحانه تطبیق می‏کند یک جا هم با جنگ غیرمسلحانه تطبیق می‏کند».9

«اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی می‏بخشد و اسمش می‏شود جهاد؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع».10

جهاد ادامه دارد

«اینک ما در دورانی قرار گرفته‏ایم که جهاد فی‏سبیل‏الله در شکلی اگر چه نه به صراحت دوران جنگ، اما با همان دشواری‏ها و شاید با ظرافت بیشتر بر دوش همه‏ی ماست».11

جهاد وظیفه است

«من می‏گویم وظیفه‏ی معلم و فرهنگی و دانش آموز که این‏ها در مرکز دایره قرار دارند و همچنین همه‏ی کسانی که با امور فرهنگی کشور سر و کار دارند یک جهاد و مبارزه‏ی طولانی است».12

میدان‏های جهاد

در این زمان مصادیق و میدان‏هایی هست که این مبارزه و تلاش در آن‏ها نمود و تبلور بیشتری دارد و شناخت و توجه بیشتر به آن‏ها بسیجیان را هوشیارتر و در میدان جهاد موفق‏تر خواهد نمود. حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در طی سال‏های گذشته در مناسبت‏ها و وقایع مختلف انقلاب تعدادی از آن‏ها را برشمرده‏اند که به برخی از آن‏ها اشاره می‏کنیم.

جهاد در همه جا

«همه جهاد به جبهه رفتن نیست. هرجا هستید می‏توانید مجاهد فی‏سبیل‏الله باشید».13

«جهاد داخل خانه‏ها هم ممکن است و همه جا انسان می‏تواند با دشمن خدا جهاد کند اگر اراده داشته باشد و اگر بداند باید چه کارکند».14

توصیه به جهاد

«من جوانان عزیز را به یک مجاهدت حقیقی دعوت می‏کنم. مجاهدت فقط جنگیدن و به میدان جنگ رفتن نیست. کوشش در میدان علم، اخلاق، همکاری‏های سیاسی و تحقیق نیز برای مردم جهاد محسوب می‏شود. ایجاد فرهنگ و اندیشه صحیح در جامعه نیز جهاد است. و این‏ها همه جهاد در راه خدا و جهاد فی‏سبیل‏الله است. طرف این جهاد مستکبران، دشمنان و کسانی هستند که با اسلام، ایران، هویت، ملیت، اسلامیت و صفت‏های اسلامی عناد و دشمنی دارند».15

انواع جهاد

«یکی از چیزهای برجسته در فرهنگ اسلامی که البته مصداق‏های بارزی هم بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دارد عبارت است از فرهنگ رزمندگی و جهاد. جهاد هم فقط جهاد در میدان جنگ نیست. هر چیزی که هم تلاش باشد هم در مقابله با دشمن این جهاد است. درست توجه بفرمایید: بعضی ممکن است یک کاری را انجام بدهند زحمت هم بکشند بگویند ما داریم جهاد می کنیم. نه یک شرط جهاد این است که در مقابله با دشمن باشد. البته یک وقت در میدان جنگ مسلحانه است این جهاد رزمی است. یک وقت در میدان سیاست است این جهاد سیاسی است. یک وقت در میدان فرهنگ است این جهاد فرهنگی است. یک وقت در میدان سازندگی است این جهاد سازندگی است و البته میدان‏های دیگری هم هست. شرط اول این است که تلاش در آن باشد کوشش باشد و شرط دوم این که در مقابل دشمن باشد».16

«جهاد فقط در میدان جنگ نیست این که شما شعار می‏دهید که ما اهل کوفه نیستیم که بنده هم صددرصد این را قبول دارم معنایش این نیست که اگر میدان جنگی آراسته شد ما می‏آییم و اسلحه به دوش می‏اندازیم و می‏جنگیم این یکی از کارهاست جنگ هم که نداریم ان‏شاءالله هم نداشته باشیم اما کار همیشگی کار تولید علم، تولید سازندگی، خدمت‏رسانی، تلاش برای تامین عدالت، تلاش برای حفظ عصمت و عفت عمومی، تلاش برای هدایت و ساختن دیگران و مقدم بر همه‏ی آن‏ها تلاش برای حفظ عصمت و سلامت نفس خود است».17

جهاد مخصوص دشمنان خارجی نیست

«خودی‏ها ممکن است در یک نظام بر اثر خستگی، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانی شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه‏های مادی و بزرگ انگاشتن آن‏ها؛ ناگهان در درون دچار آفت‏زدگی شوند. این البته خطرش بیشتر از خطر اولی‏ست(دشمن خارجی). این دو نوع دشمن آفت برونی و آفت درونی برای هر نظامی برای هر تشکیلاتی و برای هر پدیده‏ای وجود دارد. اسلام برای مقابله با هر دو آفت علاج معین کرده و جهاد را گذاشته است. جهاد مخصوص دشمنان خارجی نیست. «جاهدالکفار و المنافقین». منافق خودش را در درون نظام قرار می‏دهد. لذا با همه‏ی این‏ها باید جهاد کرد. جهاد برای دشمنی‏ست که می‏خواهد از روی بی‏اعتقادی و دشمنی با نظام به آن هجوم بیاورد».18

جهاد در همه‏ی مرزهای اسلام

«دفاع از اسلام به دفاع از میهن اسلامی ختم نمی‏شود. ما در همه‏ی مرزهای اسلام با کفر آماده دفاع و مجاهدتیم. البته میدان چنین جهادی وسیع‏تر و میدان‏داران آن رجال سیاسی و علمی و فرهنگی و هنریند که همواره باید آماده دفاع از اسلام باشند».19

صدقِ در مواضع، جهاد است

«امیرالمومنین(ع)... می‏فرمایند جهاد چهار شعبه دارد20: امربه معروف نهی از منکر و راستگویی و صداقت در مواضع درست همین معنایی که امروز ما در موضع‏گیری معنا می‏کنیم یعنی انسان در مواضع سیاسی و اجتماعی صداقت داشته باشد. بنابراین صدق در مواضع خودش جهاد است. مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ21 به آن معناست».22

جدایی از جریان فسق جهاد است

«یکی دیگر از شعبه‏های جهاد و شنئان الفاسقین23 است یعنی جدا شدن از جریان فسق و کفر. این را من مخصوصاً به شما می‏گویم این را همه توجه داشته باشید. باید حساب شما از این جریان جدا باشد با آن مخلوط نشود... بنده هیچ اعتقاد ندارم که با کفار باید قطع رابطه کرد، نه؛ مرز شما و کفار باید معلوم باشد، مرز شما و فساق باید معلوم باشد، مرزشما با آن‏هایی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند باید معلوم باشد، یک وقت هم لازم است در جایی انسان با همان کسی هم که جمهوری اسلامی را قبول ندارد تعامل کند اما معلوم است که او اوست و شما شمایید، مخلوط نشوید. من همیشه از بعضی‏ها در همین نظام و مجموعه‏ی خودمان گله‏مند بودم چون این‏ها مرزها را پاک کرده‏اند. به این‏ها گاهی می‏گفتم وقتی شما مرز را پاک می‏کنید اشکالش این است که بسیاری به خاطر نبودن مرز از این طرف می‏روند آن طرف، از آن طرف می‏آیند این طرف، مرتب رفت و آمد می‏کنند یعنی حدود فراموش می‏شود. یک کشور اگر مرزش مشخص نباشد هویت جمعی و وحدت جمعی ندارد. بگذارید مرزها مشخص باشد، معلوم باشد شما کجایید آن‏ها کجا هستند. وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَه23 شما به خاطر خدا خشم بگیرید خدا هم به خاطر شما خشم می‏گیرد».



سوالاتی در مورد بسیج

1) بسیجی کیست؟

آن کسی که با ایمان است، آن کسی که دنبال اهداف والاست، آن کسی که حاضر است از وجود خود برای کشورش برای اسلامش برای نظام اسلامی، برای آحاد ملتش، با وجود خود با استعداد خود، با جان و تن خود سرمایه گذاری کند او بسیجی است، در هر کجا که باشد. افتخار کنند جوانان عزیز بسیجی ما در گردان های مخصوص بسیج، گردان های عاشورا و الزهرا(س) در نیروی مقاومت، در بخش ها مختلف بسیج که توانسته اند با حضور سازمانی در بسیج، این احساس را مجسم کنند.

2) ایا رعایت ظواهر دینی در بسیج کافی است؟

من طرفدار این هستم که شما ظواهر دینی و ظواهر عاطفی اعتقادی و عملی را همان طور که حفظ کرده اید، همچنان حفظ کنید. همین زیارت عاشورا، همین توسل به امام زمان(عج)، همین مسجد جمکران، همین رفتن به نمازجمعه، همین روضه خوانی، همین سینه زنی، اینها خیلی خوب است، عده ای می خواهند بگویند اینها خوب نیست، نه، اینطور نیست، اما اینها کافی نیست. فضای ذهنی جامعه را باید در اختیار بچه های خوب باشد. اجتماعات خود، گروه های تحقیقی خوب، همین مباحث راجع به عدالت اجتماعی، اینها چیز کوچکی نیست.

4) مسئولیت بسیج چیست؟

نظام جمهوری اسلامی پرچم معنویت و اخلاق را بلند کرد. برافراشتن پرچم اخلاق، فقط از موضع موعظه گری قابل تأمین نیست. با حرکت عظیم و اقتدار ناشی از حشور مردم، این پرچم در دنیا افراشته شده است. امروز ما در سبزهای عظیم جهانی و بین المللی، از عدالت و مظلومیت ملتها سخن می گوییم و این به برکت نظام جمهوری اسلامی است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، چنین چیزی نبود. حضور مردم و بسیج حقیقی دل ها و جسم ها و جان ها می تواند پشتوانه این حرکت عظیم جهانی باشد این مسئولیت عظیم بسیج است.

5) منظور از بصیرت و روشن بینی در نیروی بسیجی به چه معناست؟

بسیج یک حقیقت منحصر به فردی در نظام جمهوری اسلامی است که حاکی از نهایت توانایی مکتب و تفکر عمیق و ماندگار انقلابی و اسلامی در این سرزمین است. اگر ما بخواهیم از اول پیروزی انقلاب تا کنون، در میان عوامل انسانی، به دنبال مؤثرترین عامل بگردیم، عامل بسیج را پیدا می کنیم، معنا و مفهوم و حقیقت بسیج چیزی جز این نیست، یک انسان به خاطر بصیرت و روشن بینی خود که با روح گذشت و فداکاری همراه است. آسایش و راحتی خود و کسب امتیازات شخصی را در درجة بعد قرار می دهد. اما منافع ملت و کشور و سربلندی مردم و پیشرفت انقلاب و آبرومندی نظام را بزرگترین هدف خود می کند، این چیز بسیار بزرگ و با اهمیتی است.

در جنگ هم همین روحیه بسیجی بود که توانست برای کشور ما افتخار به بار آورد. هر جا این روحیه بسیجی وارد شد، گروه ها را باز کرد. در جنگ هم هر گاه در سازمان های موظف نظامی، یک فرمانده یا یک نظامی با روحیه بسیجی حضور داشت. همه چیز رنگ دیگری به خود می گرفت و فداکاری برجسته تر و پیشرفت و امید و نگاه به اینده روشن تر می شد و هرجا که این روحیه باشد و هر ملتی که مردمانی با چنین روحیه داشته باشد، بدون تردید آن ملت موفقیت های بزرگی به دست خواهد آورد.

6) نسبت انقلاب و جوان ها چگونه است؟

انقلاب ما را جوان ها پیروز کردند. جنگ را هم جوان ها اداره کردند. کشور را هم باید جوان ها پیش ببرند، این انقلاب را هم باید جوان ها به ثمر برسانند. نیروی جوان و جوان بسیجی نیروی مستحکم و قاعده اصلی مقاومت در نظام اسلامی را تشکیل می دهد و همچنان با قدرت و قوت و ایمان راسخ در مقابل دشمن ایستاده اند و یقیناً شما جوان ها آن روزی را خواهید دید که دشمن به زانو دربیاید و به شکست خود اعتراف کند.

جوانان، بسیج آن روز از مرزهای نظامی جغرافیایی کشور دفاع کرد و در میدان رزم توانست خود را نشان دهد، اما مگر مرزهای دفاعی انقلاب فقط به مرزهای جغرافیایی منحصر می شود.



بسیج یعنی؟



بسیج یعنی دو صد عشق الهی ..................... بسیج یعنی همان عشق جوانی

بسیج یعنی کلام زندگانی ............................ بسیج یعنی سلام جاودانی

بسیج یعنی رشادت توی جبهه ....................... بسیج یعنی شجاعت روی عرصه

بسیج یعنی صداقت در محبّت ........................ بسیج یعنی شجاعت در قیامت

بسیج یعنی ولی را دوست داشتن ................... بسیج یعنی صفای قلب داشتن

بسیج یعنی خمینی(ره) زنده ماند .................... بسیج یعنی جوان پاینده ماند

بسیج یعنی بهشت جاودانی ......................... بسیج یعنی صدای دادخواهی

بسیج یعنی که خفتن زیر تانکها....................... بسیج یعنی سلامی گو به زهرا

بسیج یعنی که بیداری ز دنیا.......................... بسیج یعنی سر افرازی ز عقبا

بسیج یعنی در از جنت حق ........................... بسیج یعنی همان توحید مطلق

بسیج یعنی که باطل باد نابود ......................... بسیج یعنی که حق باشد پر از سود

بسیج یعنی شهادت عزم رفتن ....................... بسیج یعنی تبسم وقت مردن

بسیج یعنی که زاری در سحرها ...................... بسیج یعنی مددخواهی ز زهرا

بسیج یعنی صدای هل من ناصر ..................... بسیج یعنی همان تکه جواهر

بسیج یعنی بسیجی باد مخلص ...................... بسیج یعنی بسیجی یار و مونس

«تقدیم به تمامی بسیجیان عاشق»


مسأله این است که . . . . . .

مسأله این است که خود ما بفهمیم بسیجی یعنی چه؟

بسیج یعنی به صحنه آمدن و به میدان آمدن. چه میدانی؟ میدان چالش‏های حیاتی و اساسی. میدان‏ها و چالش‏های اساسی زندگی چیست؟ فقط آن وقتی است که به کشوری حمله شود و مردم آن کشور به صحنه بیایند تا از مرزهای خودشان دفاع کنند؟ البته که نه؛ این فقط یکی از موارد به میدان آمدن است. آن وقتی هم که هویت ملی و سیاسی یک ملت مورد مناقشه قرار می‏گیرد، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که به فرهنگ و اعتقادات و باورهای ریشه‏دار یک ملت اهانت می‏شود و آن را تحقیر می‏کنند، جای به میدان آمدن است.

آن وقتی هم که نسل برگزیده‏ یک ملت احساس می‏کنند از غافله‏ دانش عقب مانده‏اند و باید علاجی بکنند، جایبه میدان آمدن است. آن وقتی هم که احساس بشود پایه‏ های یک زندگی مطلوب و عادلانه در کشور احتیاج به تلاش دارد تا ترمیم و یا استوار شود، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که جبهه‏ های فکری و فرهنگی دنیا برای تسخیر ملت‌ها با ابزارهای فوق مدرن می‏آیند تا ملتی را از سابقه و فرهنگ و ریشه‏ خود جدا کنند و به راحتی آن را زیر دامن خودشان بگیرند، جای به میدان آمدن است.

همه‏ اینها انسان هایی را می‏طلبد که نیاز را احساس کنند؛ آدم‌های گیج و غافل و سرگرم نیازهای حقیر اصلا این نیازها را احساس نمی‏کنند. آن روزی هم که مرزهای ما به‏وسیله‏ هزاران چکمه‏پوش نظامی تهدید می‏شد، در کشور ما کسانی بودند که اگر به آنها گفته می‏شد خاک و وطن و ملت و حیثیت و غیرت ما را دارند لگدکوب می‏کنند، تو هم بیا کاری بکن، می‏گفت برو بابا، دلت خوش است! حواسش به این نیاز نبود و حس نمی‏کرد که چنین نیازی وجود دارد. پس اول، احساس نیاز است.

بعد از احساس نیاز، آمادگی است. همه آماده نیستند از راحتی و حضور پای بخاری گرم در زمستان یا کولر خنک در تابستان صرف‏نظر کنند؛ همه حاضر نیستند برای خودشان دشمن بتراشند؛ همه حاضر نیستند در یک راه دشوار عرق بریزند و سنگلاخ‏ها را بنوردند؛ انسانی با همت و با اراده می‏خواهد. پس عزم و اراده‏ کار کردن و گذشت از راحتی و آسایش هم یک شرط است.

شرط دیگر این است که در مقابل این حرکت و کار، از کسی مزد نخواهد. مزد، مربوط به جایی است که کسی از بیرون به ما انگیزه می‏دهد - این کار را بکن، این پول را بگیر - وقتی ما از درون و عمق جان و از عشقمان انگیزه می‏گیریم، از چه کسی می‏خواهیم مزد بگیریم؟ مزد دادن، تحقیر ماست؛ تحقیر انسانی است که از درون دارد می‏جوشد. اینها خصوصیات یک انسان بسیجی است؛ فرهنگ بسیج یعنی این. هیچ ملت باشرفی از وجود مجموعه‏ بسیجی در درون خود بی‏نیاز نیست.

یک مجموعه‏ بسیجی علاوه‏ بر همه‏ اینها، باید توان هم داشته باشد. درست است که بسیج ما دردوران جنگ و بعد از جنگ، پیرمردهای هفتاد ساله هم داشت؛ اما توان، نشاط و قدرتِ نوردیدن اینراه‏های دشوار، غالبا مخصوص جوانان است. بنابراین مجموعه‏ بسیجی، یک مجموعه جوان و یک چهره‏ جوانی است.

بسیجی عدالت‏طلب است. عدالت‏طلبی فقط این نیست که انسان شعار عدالت‏طلبی بدهد؛ نه، باید این را واقعا بخواهد. عدالت‏طلبی به این نیست که انسان رودرروی کسی بایستد و بگوید تو عدالت‏طلب نیستی؛ نه، این ساز و کار دارد. باید جامعه به نقطه ای برسد که سیاست‏های عدالت‏طلبانه در آن طراحی شود و دستگاه اجرایی طوری باشد که سیاست‏های عدالت‏طلبانه فرصت عملیاتی شدن و اجرایی شدن پیدا کند والا خیلی سیاست‏های عدالت‏طلبانه هم مطرح می‏شود اما سازوکار، آدم ها، مهره‏ها، قلم‏به‏دست‏ها و امضاکننده‏ها یا علاقه ندارند، یا اعتقاد ندارند، یا همت ندارند، یا حال و حوصله ندارند، یا از همان قبیلِ ”برو بابا دلت خوشه“ است. لذا کارها متوقف و لنگ می‏ماند. بنابراین آن‏جاها را باید اصلاح کرد.



بسیج چیست و بسیجی کیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی علیه السلام

هفته بسیج را به دلاور مردان بسیجی تبریک عرض می نمایم .

بسیج چیست ؟ و بسیجی کیست ؟
بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد و بسیجی شاخ برگ درختیست که با ایثار و فداکاری تمام مجاهدان از صدر اسلام تاکنون پیوسته مراقبت شده تا بوی دل انگیز آن بهار صلح و امنیت را برای میهن اسلامی مان به ارمغان بیاورد و بسیجی بر بالای آن حدیث عشق را سروده است .

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند و بسیجی دانش آموخته مکتبی است که فارغ التحصیلان آن در جنت رضوان سکنی گزیده و ثمره رشادتهای خود را در لقاء پروردگار خویش یافته اند .

بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشان گرفته‌اند و بسیجی سرباز گمنان امام زمان(عج) است که در مکتب عاشورا تربیت یافته و در دفاع مقدس خود مدرس سلسه رهجویان شهادت گشت .

بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده‌اند و بسیجی آن رزمنده پاکبازیست که شبها در فراق مولای خود نجوا می کند و روز در جهادی حضور دارد که یک روز در برابر هجوم نظام سلطه ایستادگی کرده و اینک در برابر تهاجم فرهنگی اش خاکریز زده است .

و تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیة خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد . چرا که اگر بسیج نبود در دفاع مقدس نمی توانستیم در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنیم و هرجا که نوای دلنشین بسیج طنین انداز شده تحول عظیم ببار آورده که ثمرات آن در همه زمینه ها آشکار شده است .

بسیجی کسی است که شور و شعور را در هم آمیخته و پیوندی ناگسستنی با مولای خوبان دارد که در قالب زمان محدود نشده و همچنان ادامه دارد. تا زمانیکه کشور محتاج امنیت است حضور بسیج و بسیجی لازم و ضروری است و هیچ کشوری در هیچ زمانی بدون امنیت نمی تواند به حیات خود ادامه دهد .

بسیج یک نیروی مردمی است و به طبقه خاصی تعلق ندارد و بسیجی را می توان در هر قشری از اجتماع جستجو کردو یافت . بسیجی با ایمان عمیق توام با عواطفی که از خصوصیات ملت ایران سرچشمه می گیرد رفتار و عملکرد دشمن را رصد کرده و هرزمان لازم شد وارد میدان شده و با تفکری که از اسلام ناب محمدی(ص) نشات می گیرد به مقابله با خطرات می رود .

در یک کلام بسیجی نیرویی کارآمد و سرمایه ای گرانبها برای اسلام و انقلاب و کشور است که باوجود آن ، کشور از گزند دشمنان مصون مانده و راههای ترقی و پیشرفت با سرعتی بیشتر طی می شود و هرکس که این نیروی عظیم را انکار کند در خرد و یا صداقت او باید شک کرد .



به خدا می نازم که تنها یارم اوست!